چند راهکار برای کنار آمدن با داغدیدگی و سوگ

 

چند راهکار برای کنار آمدن با داغدیدگی و سوگ

نویسنده : راحله فلاح (کاندید دکتری تخصصی روانشناسی) مشاوره بیماری های خاص

 

دلبستگی در خانواده :

 

ما آدمها برای حفظ بقایمان هم که شده نیاز داریم به اینکه دلبسته شویم؛ دلبسته پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر، فرزندان، دوستان و هر آنچه که به ما احساس امنیت و عشق می دهد. اما (متأسفانه) قاعده این دنیا آن است که هر دلبستگی، دل کندنی هم در پیش دارد.

دل کندن از عزیزان به دلیل مرگ، یکی از منحصربفرد ترین تجربه های زیستن است که نه می شود آدم از قبل خودش را برای آن آماده کند و نه می شود احساسات ناشی از آن را به طور قطعی درمان کند. در واقع تجربه داغدیدگی و سوگ یکی از تلخ ترین و اجتناب ناپذیرترین دل کندنهای زندگی است که برای درمان هیجانات مربوط به آن باید فرایندی نه چندان کوتاه را طی کرد. در این مقاله به چند نکته که می تواند در گذار از فرایند داغدیدگی و سوگ به شما کمک کند می پردازیم.

 

درمان از دست دادن نزدیکان
درمان از دست دادن نزدیکان و مرگ با مشاورین مجرب

 

اشکالی ندارد اگر حالتان خوب نیست

داغدیدگی و از دست دادن عزیزان، صرفاً فقدان فیزیکی آنها نیست؛ بلکه تجربه ملغمه ای از احساسات و هیجانهای متنوع ناشی از آن فقدان نیز است. پیدا کردن این احساسات در خود می تواند گام مهمی برای کنار آمدن با داغدیدگی و سوگ شما باشد. چند مورد از این احساسات به شرح زیر هستند:

احساس ترس

ترس از فلان اتفاق در آینده، ترس از زندگی بدون فرد متوفی، ترس از اینکه نکند نتوانید از عهده این داغدیدگی بربیایید، ترس از اینکه نکند از پس تربیت فرزندان یا اداره امور زندگی خود بربیایید و…

احساس خشم

بعد از داغدیدگی ممکن است از دست خودتان، فرد متوفی، دیگران و یا حتی خداوند خشمگین شوید. حتی ممکن است از دست افرادی که هنوز فردی را که شما از دست داده اید را در کنارشان دارند، حرصتان بگیرد.

احساس افسردگی

بعد از داغدیدگی ممکن است خلق شما، حافظه، تمرکز، انرژی عمومی و خواب و خوراکتان هم دستخوش افول یا نوسان شود.

احساس ناامیدی

ممکن است بعد از داغدیدگی احساس کنید که وضعیت تان دیگر هیچ وقت بهتر نخواهد شد.

احساس گناه

ممکن است بعد از داغدیدگی احساس کنید که در حق فرد متوفی کوتاهی کرده اید یا از اینکه او نیست در حالی که شما زنده اید و یا اینکه مثلاً از اینکه بعد از او برای لحظه ای لبخندی بر لبتان نشسته احساس گناه کنید.

احساس شرم

بعد از داغدیدگی ممکن است از ابراز احساساتتان جلوی خانواده، دوستان و … احساس شرمساری کنید.

احساس تنهایی

بعد از داغدیدگی ممکن است احساس کنید که هیچ کس درکتان نمی کند.

احساس اشتیاق

ممکن است بعد از داغدیدگی آنقدر جای خالی فرد متوفی را احساس کنید که حاضر باشید تمام دارایی هایتان را بدهید تا فقط یک بار دیگر او را ببینید.

تجربه این احساسات، یک تجربه روانی مشترک انسانی است. بنابراین وجود این احساسات در شما به معنای آن نیست که شما ضعیفید؛ بلکه تلاشی است از سوی جسم و روان شما برای سازگاری و چه بسا حتی پذیرش تجربه داغدیدگی و سوگ.

بنابراین اگر حتی کسی را در اطرافتان ندارید که احساساتتان را با او مطرح کنید، قلم و کاغذ بردارید و آنها را بنویسید. این کار کمکتان می کند تا احساسات و افکاری را در خود کشف کنید که بعد از داغدیدگی در وجود شما به حالت انجماد در آمده اند.

 

درمان ترس از مرگ با متخصصین
درمان ترس از مرگ با متخصصین صورت می گیرد

 

مراسم بگیرید

این روزها درباره مراسم سوگواری گرفتن برای عزیزان، حرف های چندان منصفانه ای زده نمی شود برای مثال بعضی ها آن را به مرده دوستی در فرهنگ ما نسبت می دهند و برخی هم آن را نوعی ریخت و پاش و یا عقب ماندگی فرهنگی تلقی می کنند.

اما واقعیت علمی نشان می دهد که عمل مناسب به آداب و مناسک فرهنگی در زمان مواجهه با داغدیدگی و سوگ، نقش مثبت زیادی در درمان افراد داغدیده دارد، از جمله اینکه باعث ملموس تر شدن واقعیت مرگ فرد متوفی برای شما می شود و در واقع فرصتی برای شما فراهم می کند که با فرد متوفی خداحافظی کرده و تخلیه هیجانی مناسبتری داشته باشید. همچنین کمک می کند که اعضای خانواده و دوستان از شما حمایت به عمل آورند.

«یاد آور» هایتان را بشناسید

بعد از داغدیدگی ممکن است بعضی از افراد، مکانها، روزها، مناسبت ها، آهنگ ها، بوها، اتفاقات، یک یادگاری و یا هر چیز دیگری شما را به روزهای گذشته و زندگی در کنار فرد متوفی ببرد و در نتیجه احساسات شدیدی را برایتان به دنبال بیاورد.

در واقع «یاد آورها» چیزها و موضوعاتی هستند که احساسات و واکنش های هیجانی مرتبط با داغدیدگی و سوگ را در شما بیدار و فعال می کنند

بنابراین برای درمان هیجانات مربوط به داغدیدگی و سوگتان، لازم است بدانید که کدام یک از این «یاد آورها» برایتان خوشایند، کمتر خوشایند، ناخوشایند، و یا بسیار ناخوشایندند و در نتیجه بتوانید با مراقبتی آگاهانه، تدریجی و متعادل با هر کدام از آنها مواجه شوید.

معنایی جدید برای زندگی تان خلق کنید

ممکن است داغدیدگی و نشستن در سوگ عزیزان، ساختمان باورهای شما را در هم بشکند و شما را با نوعی احساس بیهودگیِ زیستن دست به گریبان کند. از این رو برای درمان خود لازم است به دنبال چیزهایی باشید که به زندگی شما عمق و غنا می بخشند. برای مثال به این فکر کنید که فرد متوفی اگر در حال حاضر در کنار شما بود، چه درخواستی از شما داشت؟

یک اعلامیه دستی برای فرد متوفی درست کنید

دلتان می خواهد دیگران درباره عزیز متوفای شما چه چیزهایی را بدانند؟ هر آنچه را که دوست دارید در این اعلامیه قید شود، در یک صفحه بنویسید. برای مثال می توانید از مشخصات شناسنامه ای وی شروع کنید و بعد به نکاتی بپردازید که فرد متوفی را در نظر شما شخصی منحصربفرد کرده است.

می توانید این اعلامیه را با دیگران به اشتراک بگذارید یا اینکه برای خودتان نگه دارید، انتخاب با شماست؛ اما در هر حال انجام این کار به شما کمک می کند تا به آن شخص فکر کنید، احساسات خود را نسبت به او و فوت او بیشتر پیدا کنید و بهتر بتوانید خودتان را بیان کنید.

به بهایی که دارید برای عشقتان می پردازید، بها بدهید

برگردیم به همان مقوله دلبستگی که در ابتدای مقاله به آن اشاره کردیم. انسان ها شدیدترین داغدیدگی و سوگ را برای افرادی تجربه می کنند که به آنها دلبستگی بیشتری دارند. به عبارت دیگر اگر کسی یا چیزی در ما دلبستگی ایجاد نکرده باشد، بابت از دست دادن آن نه داغدیدگی را تجربه می کنیم و نه سوگواری را. به قول آن جمله معروف «سوگ، بهای عشق است». پس بابت موهبت عشقی که طعمش را چشیده اید، سپاسگزار باشید و به فرایند سوگ خود به مثابه یک دریچه تازه برای تجربه عشق نسبت به عزیز متوفایتان نگاه کنید.

و در پایان مقاله کنار آمدن با داغدیدگی و سوگ را با این بیت به انتها می رسانیم:

عقل پرسید که دشوار تر از مردن چیست؟

عشق فرمود فراق از همه دشوار تر است

 

شما عزیزان می توانید با مراجعه به صفحه اصلی مرکز مشاوره خانه در زمینه مشاوره ترس از مرگ و  بیماری های خاط با متخصصین در ارتباط باشید

مقالات مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *