هر هفته جمعه در مرکز مشاوره منتظر حضور گرمتان هستیم تا با هم یکی از فیلم های برتر جهان را ببینیم (عموما با موضوعیت مسائل روانشناسی) و به تحلیل آن توسط یکی از اساتید مرکز مشاوره من جمله دکتر صداقتی، خانم رحیمی و دیگر اساتید برتر روانشناس مجموعه بپردازیم .برای هماهنگی جهت حضور در این جلسات تحلیل فیلم کافی است با ما تماس بگیرید.
مروری بر تحلیل فیلم های انجام شده در آبان ماه 1402
تحلیل فیلم زنده ماندن ( Survive, 2022 )
سی و چهارمین جلسۀ تحلیل فیلم، روز جمعه ۱۹ آبان ماه ١٤٠٢ با نمایش فيلم بقاء(Survive, 2022) برگزار شد.
” اگر زَخمها ترمیم نشوند…”
هیدلستون می گوید همۀ ما دو زندگی داریم و زندگی دوم ما وقتی شروع می شود که می فهمیم همین یک زندگی را داریم. “بقاء” یا “بقاء یافتن”، فیلمی است دربارهٔ این زندگی دوم…
فیلم بیش از هرچیز، مفهوم زندگی و مرگ را مقابل هم قرار داده و معنا می کند. زنی که مصمم به خودکشی است در اثر حادثه ای، ناگهان در معرض نجات دادن جان دیگران و سپس جان خویش قرار می گیرد!
پدید آمدن اینچنین دوگانه ای، در مسیری سرشار از فراز و فرود برای زنده ماندن، نهایتاً به بقاء زن با رویکردی نو و آمیخته با صلح در زندگی و بخشش خود و حیاتی عشق ورزانه می انجامد.
آشفتگی درونی او که ناشی از ترومای روبرو شدن با خودکشی پدرش در سن کودکی است غریزۀ مرگ را در غلبه بر غریزۀ زندگی به افسردگی و پوچی و خودکشی در او بدل کرده و مردی که تصادفاً در این مسیر بر سر راه او قرار می گیرد و می توان او را نیروی قدرتمند بقاء و عشق به زندگی دانست و نه لزوماً کاراکتری بیرون از زن، ناجی بزرگ او در مسیر این بالندگی ست.
آری بیشتر زخم هاي ما تقصير ما نبوده اند ولي مسئوليت التيام و شفا يافتنشان با خود ماست… م. صداقتی/آبان ماه ١٤٠٢
تحلیل فیلم 12 مرد خشمگین ( 12 Angry Men )
نمایش و تحلیل فيلم در ساعت ١٦ روز جمعه ۷ مهرماه ۱۴۰۲، با نمايش فيلم دوازده مرد خشمگين(١٩٥٧) و حضور آقای دکتر صداقتی فرد برگزار شد.
“خود بودن” يا “همرنگی با جماعت”
“دوازده مرد خشمگين” از معدود آثار هنر سينماست كه توانسته در زمانی كوتاه و تنها در ٩٠ دقيقه، ابعاد گوناگون و پيچيدگی های روان و اخلاق و اجتماع انسانی را به دقت نشان دهد و با آنكه زمانی بسيار از زمان ساخت آن می گذرد-حدود هفتاد سال- همچنان حرف های شنيدني فراوانی برا آموختن دارد.
پيام نخست فيلم، دشواری و پيچيدگی داوری اخلاقي در مورد انسانهاست، به طوری كه قضاوت های ابتدايی شخصيت های داستان، در پايان به كلی متفاوت می شود. در شروع ماجرا، يازده نفر از دوازده نفر عضو هيأت منصفه ی يك دادگاه، متهمی را مجرم شناخته و به جرم قتل به اعدام محكوم می كنند. اما يك نفر مخالف، تا پايان فيلم می كوشد همكارانش را قانع كند كه در تأييد اين تشخيص، ترديد دارد و حقيقت از هرچيز ديگری مهمتر است. در پايان، كار به آنجا می رسد كه هر دوازده نفر رأي بر تبرئه متهم می دهند و تماشاگر نيز با آنها همنوا و همدل می شود!
اين بيان روشنی است از اين كه آنچه می بينيم، با تمام بديهياتی كه به مشاهده در می آيد همچنان می تواند همه ی حقيقت نباشد. حقيقت اصلی، گاه در چيزهايی است كه ديده نمی شوند با آن كه می توانند وجود داشته باشند، اما يا از حواس و عقلانيت انسانی دور می مانند و يا به آنها ساده و سطحی می نگريم.
آن يك نفر مخالف، بيانگر اهميت فرديّت و “شخص بودن” است كه در نقطه ی مقابل همرنگی با جماعت قرار می گيرد. همسويی با جمع، كاری است كه بسياری از اين اعضاء جلسه انجام می دهند. در واقع همرنگی، ساده ترين كار دنياست و به همين دليل معمولاً بيشتر مردم ترجيح می دهند بر مدار افكار و رأي ديگران حركت كنند تا پذيرش مسئوليت كشف حقيقت و دشواری آگاهی و تحقيق. اريك فروم روانشناس اجتماعی معتقد بود بيشتر مردم علاقه چندانی به آزادی ندارند چون لازمه آزادی، پذيرفتن مسئوليت هست و عموم مردم از مسئوليت گريزانند. اين مهم تا آنجاست كه در تمام طول تاريخ، بسياری حتی به بهای آنكه با باورهای پيشينيان همسو شوند و از درگذشتگان پيروی كنند زحمت جست و جوی حق و حقيقت را به خود نمی دهند.
فرديّتی كه اشاره شد دشواری قاطعيت را برای ما به همراه دارد كه غالباً از آن گريزانيم. عملكرد آن عضو مخالف فيلم، می تواند الگوی خوبی برای ارزيابی داوری هايمان درباره ی همنوعانمان باشد… م. صداقتی/هشتم مهرماه ١٤٠٢
جهت هماهنگی برای حضور در جلسات تحلیل فیلم همین الان با ما تماس بگیرید.