وقتی با یک مشکل روبرو میشیم واکنش های ما متفاوته و این انتظار خیلی بدیهیه که انتظار داشته باشیم که من یک واکنشی نشون بدم ، همسرم یک واکنشی نشون بده ، خواهر ، برادر و اطرافیانتون واکنش های متفاوتی داشته باشند چون توی حالت هایی که ما عادت میشه برامون و تبدیل میشه به یک ویژگی شخصیتی که بقیه بهمون مثلا میگن تو وقتی که با یک مشکلی روبرو میشی این کارو انجام میدی
مشاوره تلفنی رایگان تهران و کاهش مشکلات فردی
بهترین مشاوره تلفنی فردی و طرحواره درمانی در تهران
مشاوره تلفنی رایگان فردی در بهترین مرکز مشاوره
مشاوره فردی و رشدشخصی شما
زمینه های تخصص در خانه ی مهر به صورت تفکیک شده و بسیار گسترده است مشاوره ازدواج ، مشاوره خانواده ( مشاوره طلاق ، مشاوره خیانت ، مشاوره سکس تراپی ) مشاوره کودک نوجوان ، مشاوره اعتیاد، مشاوره امید به زندگی سالمندان ، مشاوره بیماری های خاص مثل ایدز ، ام اس ، سرطان در تمام زمینه های نامبرده شده می توانید از طریق اپراتور به متخصص در همان زمینه وصل شوید همان طور که می دانید ما در خانه مهر توانسته ایم تمام خدمات روانشناختی را به صورت تفکیک شده در اختیار شما عزیزان قرار دهیم .
واکنش های متفاوت ما در مشکلات
این چیزیه که هم از ژنتیک ما داره می یاد هم از محیط بهمون داره میرسه یعنی داریم در مورد سالهای اولی صحبت می کنیم که وقتی با یک چالش ، با یک مشکل روبرو شدیم چطوری تونستیم اونو حلش کنیم اولا اینکه بیس ژنتیک خب خیلی تاثیر گذاره که ما وقتی که توی یک موقعیت هیجانی مثل طرد شدن ، تحقیر شدن یا نداشتن ، داشتن حس خوب و منفی قرار می گیریم خیلی مهمه که ژنتیک ما چطوریه که ما تصمیم هایی رو می گیرم اما اگر ژنتیک رو بذاریم کنار ، الان داریم در مورد محیط حرف میزنیم در مورد تایمی که مثلا شما با یک مسئله ای روبرو شدید
اگر خواسته تو نباشد چه می شود؟
توی کودکی که اون موضوع مثلا باب میل شما نیست ولی خواسته پدر و مادر شما بوده چه شکلی با شما برخورد کردند اصلا اگر شما با همسن و سالهای خودتون دچار مشکل می شدید شما چه واکنشی نشون می دادید
وقتی می یومدید به خانواده می گفتید اونا چطوری از شما حمایت می کردند به اینها می گن زنجیره های رفتاری که بعدا می یاد عادت های رفتاری ما رو می سازه حالا وقتی ازدواج می کنیم توی موقعیت هایی که خب پارتنر و همسر شما توی لوپ هیجانات و عاطفه قرار داره یعنی توی اون دایره ایه که بعد عاطفی و ذهنی شما نسبت به همکار شما ، دوست شما ، دوست شما متفاوته حالا وقتی با یک مشکلی روبرو می شیم واکنش هامون متفاوته…
تو متوجه حرف من نمی شوی
اگر یک چیزی باب میل من نیست اصلا از کجا این چالش شروع میشه ؟ از جایی شروع می شه که شما حواستون یک چیزه دیگه است و همسرتون یک چیز دیگه ای می خواد یا شما یک حرفی رو میزنید که اون متوجه حرف شما نمیشه یا اینکه شما می خواید یک کاری رو انجام بدید که اون با شما مخالفت می کنه توی این مخالفت ممکنه واکنش ها و حرف هایی رو بزنه که باعث میشه شما خیلی بیشتر عصبانی بشید
می خوایم اینو با هم بررسی کنیم واکنش ها متفاوته مثلا ممکنه وقتی توی موقعیتی که خوشایند ما نیست قرار می گیریم شروع کنیم به پرخاشگری حتی پرخاشگری هم شکل هاش متفاوته این که من شروع می کنم به داد و بیداد یا اینکه احساس می کنم طرف مقابلم داره بهم زور میگه باید الان از حق خودم دفاع کنم یا قاعدتا پرخاشگری نتیجه اش می شه عصبانیت و حتی جدا شدن و منظورم از جدا شدن اینه که قهر موقتی می کنید ، با هم صحبت نمی کنید یا حتی ممکنه دلخوری شدیدتری پیش بیاد و در پرخاشگری حرف هایی بزنید که طرف مقابلتون خیلی ناراحت شده باشه .
پرخاشگری در روابط….
یک مدلی که خیلی شایع پرخاشگری رو خب اصولا متوجه میشیم خب متوجه میشیم که من دارم این کارو انجام میدم یک مدلی داریم بنام اجتناب یا فرار مثلا من وقتی از یک موضوعی ناراحت میشم چون نمی تونم عنوانش کنم چون توانایی اینو ندارم که هیجان رو چه مثبت ، چه منفی ابرازش کنم میرم تو خودم یعنی در موردش حرف نمی زنم اینجا ما می گیم که این نادیده گرفتن یا گذشت کردن نیست اگر مسئله برای شما حل شده باشه یعنی شما دیگه احساس منفی نباید داشته باشید
پذیرش با حال بد همراه نیست….
اگر این ویژگی رو پذیرفتید این اتفاقی که افتاده رو پس دیگه نباید توی ذهنتون بمونه که بعدا بهش فکر کنید یا برای یک نفر دیگه ای تعریف کنید که آره این موضوع حالمو بد می کنه اینجا باعث میشه که ما می گیم نخ های عاطفی روابط هی دونه دونه شکسته می شه و شما به بی تفاوتی و خنثی بودن می رسید پس آدم هایی که اجتناب می کنند افرادی که به مرور زمان رابطه های عاطفیشونو از دست میدن بدون اینکه خودشون خبر داشته باشن یا وقتی یک چیزی ناراحتشون می کنه سکوت می کنن و میگن که خب فایده ای نداره گفتنش وقتی قرار نیست چیزی تغییر بکنه
انگشت اشاره را کنار بگذارید
یک وقتایی ما این انگشت اشارمون انقدر به سمت این آدمهای اطرافمونه که متوجه نمیشیم آیا اگر من سکوت نکنم بلدم چطوری صحبت کنم اینجا می خوام بهتون بگم که چرا صحبت کردنو نذاشتم
چون یک وقتایی ما فکر می کنیم که من دارم خواسته مو میگم ، دارم صحبت می کنم دارم خیلی مودبانه یک چیزی رو ابراز می کنم ناراحتیه خوشحالیه یا هر چیز دیگه ای خواسته اس ، انتظاره اینا با هم متفاوته نوع صحبت کردن آیا توی اون گفتگویی که دارید شما چقدر امری صحبت می کنید چقدر کلامتون تحقیر آمیزه چقدر با کنایه صحبت می کنید چطوری حتی با میمیک صورتتون بازی می کنید که نشون بدید که حالتون بده دارید ترحم می کنید دارید خشمتونو نشون می دید
مراقب باشید رابطه عاطفی خود را در خطر نیندازید
خب قاعدتا هر کنش و واکنشیه که برای ما یک نتیجه ای رو ایجاد می کنه وقتی این شکلی دارید قراره صحبت کنیم نباید انتظار داشته باشیم که طرف مقابلمون متوجه درد کلمات نشه کلمات واقعا درد داره خیلی وقتا ما با یک سری از جمله ها با یک سری از کلمات که خیلی عادیه اوکی انتظارتو می خوای بگی ولی نوع گفتنه خیلی مهمه جایی که که داری اونو ابراز می کنی خیلی مهمه و این از اجتناب ، بریم سراغ آیتم بعدی
گفت و گو کردن به این سادگی نیست….
گفتگو مهم ترین ابزاره ایجاد صمیمیت ، دلخوشی و هیجانات توی رابطه است اگر شما جز آن دسته هستید که صحبت نمی کنید که دعوا نشه یعنی با آدمی طرفید که کنترل خشم و هیجان نداره و ممکنه واکنشی رو نشون بده که رابطه شما بدتر بشه خب شما صورت مسئله رو پاک می کنید آیا با حرف نزدن شما کینه ای به دل نمی گیرید هیجانات منفی ندارید یا اگر هست یعنی شما دارید صورت مسئله رو پاک می کنید یک مسئله دیگه طرح می کنید بیایید روی اون موضوع فوکوس کنیم یعنی چی ؟
یعنی بیاید اینو بررسی کنیم که چرا طرف مقابل من وقتی من دارم گفتگو می کنم یجوری رفتار می کنه که من احساس کنم دفعه بعدی من سکوت می کنم آیا حرف های خودمه ، آیا انتظاراتمو امری دارم می گم ؟
آیا جوری دارم حرف می زنم که دارم دست میزارم رو نقطه ضعف طرف مقابلم یا اینکه نه واقعا مهارت گفتگو رو بلدم ولی همسرم ، پارتنر مقابلم مهارت گفتگو ، کنترل هیجان و خشمشو بلد نیست یک آدمیه که فکر می کنه اگر یک قسمت از کارش یا یک قطعه ای از پازل شخصیتیش رو داریم در موردش صحبت می کنیم یعنی کل هویتش مشکل داره این چیزیه که توی رابطه شما می تونید بررسی کنید
از گفتگو کردن فرار نکنید
از اینکه وقتی یک موضوع مسئله ای پیش می یاد توی خودتون می ریزید و فکر می کنید که آدم با گذشتی هستید شما فقط دارید نقش قربانی رو بازی می کنید آدم های قربانی نمی تونن آدم های موفقی باشن توی زندگی شخصی و عاطفیشون ، آدم های قربانی همیشه فکر می کنن آدم هایی اند که یک ظلم بزرگی بهشون شده و اونا چقدر آدم های از خود گذشته ای اند که دارن اینو تحمل میکنن
ما خیلی وقتا جرات روبرو شدن با مسائل رو نداریم ، جرات کندن از رابطه های اشتباه رو نداریم واسه همینه که سکوت می کنیم پس نذاریم به پای اینکه آدم با گذشتی هستیم صندلی قربانی ، صندلی ظالم ، صندلی ناجی همه اینها صندلیاییه که ما مدام در طول زندگیمون داریم تغییرشون میدیم
واکنش های ما متفاوت است
افرادی هستند که می گن ما توی موقعیت های مختلف واکنش های متفاوت داریم درسته همه ما همینطوریم ما ممکنه با همکارمون پرخاشگری نداشته باشیم ولی با پدر و مادرمون داشته باشیم که ما اینجا می گیم مال گله های حل نشده ایه که توی گذشته شما یک خشمی رو دارید که اونا رو ابراز نکردید ، بررسی نکردید ، تحلیل نکردید و الان توی رفتارها موضوع خیلی کوچیکی خودشوداره نشون میده که اطرافیان تعجب می کنند
این واکنش اصلا متناسب نبوده با این موقعیت پس تحلیل موقعیت ها یک ذره عمیق تره ، ماها یک وقتایی از گذشته خودمون یک سری گره ها ، کوله بارها و طرحواره و تصویرها و تجربه هایی داریم که شاید خودمونم به مرور زمان دیگه ازش خبر نداشته باشیم توصیه من همیشه اینه که ما گره ها رو پیدا کنیم
در نقش قربانی نباش
وقتی گره های شخصیتی خودمون رو پیدا میکنیم دیگه نیاز نیستش که توی نقش قربانی یا ظالم قرار بگیریم ، دیگه نیاز نیست به این فکر کنیم که بقیه دارن بهمون ظلم می کنن و من چقدر آدم بدبخت و بیچاره ای ام که دارم تحمل می کنم
اگر دارید تحمل می کنید جسارت روبرو شدن با مشکلاتو ندارید اگر دارید تحمل می کنید قطعا برای شما منفعتی داره اون رابطه که توش موندید والا برای یک رابطه بررسی بشه و موقعیتمونو ارزیابی کنیم راه های خیلی زیادی هست که شما باید اونو انتخاب کنید تغییر خودمون خیلی درد داره ، تغییر خودمون یعنی روبرو شدن با هویتی که سال ها باهاش بزرگ شدیم پس قاعدتا ما سعی می کنیم که بقیه رو تغییر بدیم انگشت اشاره رو بگیریم به سمت بقیه تا اینکه بخوایم رو خودمون فوکوس داشته باشیم .