جدایی عاطفی یا طلاق والدین یکی از ناخوشایندترین تجربههای کودکان است که منشا بروز اختلالات روانی زیادی در بزرگسالی آنها میشود. طبق مطالعات بسیار روانشناسان حوزه خانواده، تاثیر طلاق عاطفی بر فرزندان با زندگی آنها در آینده ارتباط مستقیمی دارد. تاثیر عشق بین پدر و مادر و کیفیت و دوام زندگی زناشویی آنها بهصورت عملکرد مثبت روی تربیت فرزندان، سرمایهگذاری بیشتر روی آینده آنها و توجه به روحیه و وضعیت روانیشان نشان داده میشود. محیط خانه زمانی شادتر است که والدین به یکدیگر عشق میورزند، بنابراین کودکان رشد یافته در این چنین محیطی در زندگی مشترک آینده خود والدینشان را الگو قرار میدهند. یعنی نهتنها از ازدواج فرار نمیکنند، بلکه یک زندگی خیلی خوب با همسرشان خواهند داشت. حتما با واژه طلاق عاطفی آشنا هستید و درباره آن چیزهای زیادی میدانید، ولی آیا از تاثیری که طلاق عاطفی والدین بر کودکان میگذارد نیز آگاهید؟ در ادامه این مطلب به بررسی تاثیر طلاق عاطفی بر فرزندان میپردازیم.
تاثیر طلاق عاطفی بر کودکان
تاصیر روانی جدایی عاطفی والدین بر کودکان به سه عامل کیفیت روابط خانوادگی، شدت و مدت تعارضات و پوشش نیازهای فرزندان بستگی دارد. در این رابطه باید بین کودکان پسر و دختر فرق زیادی قائل شد. به این صورت که طلاق عاطفی روی کودکان پسر با ناسازگاری اجتماعی و تحصیلی بیشتری همراه است و در مقابل روی کودکان دختر با پریشانی درونی و افسردگی، دردهای جسمانی و تغییر در الگوی غذا خوردن مشاهده میشود. پذیر نقش پدر و نگرش درست مادر در زندگی این کودکان از سوی والدین میتواند این علائم را کمرنگتر کند. با تاثیرات طلاق عاطفی بر کودکان بیشتر آشنا شوید:افت تحصیلی
افت تحصیلی یک نگرانی بزرگ برای فرزندان و والدین آنها است زیرا از دست دادن علاقه به درس و مدرسه و سایر فعالیتهای مشابه باعث تغییر مسیر زندگی کودکان میشود. بنابراین این موضوع باید به صورت جدی از طرف والدین در نظر گرفته شود تا شاهد مشکلات بعدی نباشند.استرس و اضطراب شدید
استرس و اضطراب از شایعترین اختلالات روانی کودکان در نتیجه جدایی عاطفی والدین هستند. با ناخوشایند شدن فضای خانه و جو متشنج و دعوا بین پدر و مادر، اولین چیزی که در کودک شکل میگیرد همین استرس است. ممکن است گاهی کودک خود را عامل این اتفاقات و تمام تنشها بداند و هیچ چیزی بدتر از این نیست.عدم امنیت
امنیت روانی اولین حقوق فرزندان در خانه است که باید از طرف والدین به آن توجه شود. اگر کودک در سنین پایینتری است، این عدم امنیت در جریان مشاجرات یا مجرد بودن والدین بیشتر نمود پیدا میکند. بنابراین زمانی که کودک خردسالی دارید، لازم است دعوا و بدخلقی را در حداقل در حضور او کمرنگ کنید.مشکل در تمرکز
تمرکز داشتن برای یک ذهن آشفته کاری غیر ممکن است. تمرکز برای ذهن کودکی که در مدت زمانی طولانی در خانهای بدون عشق و شادی زندگی کرده است، به اندازه یک فرد بزرگسال دارای مشکلات زیاد، سخت است. رفتار تحریکپذیر و پرخاشگری پدر و مادر اولین الگوی کودکان در خانه هستند و آنها مانند یک دستگاه کپی هر رفتاری یا گفتاری را ببینند یا بشنوند، عینا اجرا میکنند. پرخاشگری کودکان تاثیر مستقیم دعوا و جروبحث بین والدین است و تحریکپذیری شدید نیز از همین مورد نشات میگیرد.افسردگی
کودک باید کودکی کند و از زندگی بزرگسالی و مشکلات آن تا حد امکان دور باشد. اگر کودک در سنین پایین یا نوجوانی بفهمد زندگی چیست، چه مشکلاتی را شامل میشود و اختلاف بین دو جنس مخالف چقدر میتواند شدید باشد، درجاتی از افسردگی را تجربه میکند که ممکن است در زندگی عادی برای یک فرد بزرگسال رخ دهد.حساسیت بیش از حد
بر همه واضح است که کودکی که چنین مشکلاتی را پشت سر بگذارد، بیش از حد حساس خواهد بود. آنها به شدت آسیب دیدهاند و حتی با شنیدن نام خانواده، پدر و مادر، طلاق و غیره ناراحت میشوند.غیر اجتماعی بودن
در مهمانیها، مدرسه و محیط بیرون از خانه پیش کشیده شدن موضوع والدین آزاردهنده است. صحبت کردن مداوم از این شرایط موجب اجتناب آنها از بیرون رفتن یا تعامل با دیگران میشود. البته افسردگی نیز در گوشهنشینی این کودکان تاثیر زیادی دارد.تاثیر طلاق عاطفی بر زندگی فرزندان در بزرگسالی
مطالعات نشان میدهد که اثرات روانی و فشار روحی طلاق عاطفی حتی اگر به طلاق قانونی کشیده نشود تا بزرگسالی نیز باقی میماند. البته این موضوع نیز بر کسی پوشیده نیست که اگر قرار است طلاق عاطفی ادامهدار باشد، تبعات آن بر زندگی فرزندان در بزرگسالی بیشتر از طلاق قانونی خواهد بود. با تاثیر طلاق عاطفی بر فرزندان در بزرگسالی بیشتر آشنا شوید:عدم اعتماد در روابط
عدم اعتماد نسبت به جنس مخالف چه برای دختر چه برای پسر، پیش از شروع رابطه عاشقانه وجود دارد. ممکن است این موضوع خود را در اولین قرار ملاقات یا در گفتگوهای بعدی نشان دهد. بنابراین آشنا شدن با یک فرد برای برقراری رابطه عاشقانه و ازدواج برای فرزندانی که در شرایط متشنج طلاق عاطفی رشد کردهاند بسیار سختتر از سایرین است.تردید نسبت به ازدواج
افرادی که در خانواده خود شاهد جدایی عاطفی پدر و مادر برای مدت طولانی مدت بودند، نگرش مثبت کمتری نسبت به ازدواج دارند. این نگرش منفی منجر به کاهش تعهد در روابط عاشقانه میشود که به نوبه خود با کیفیت پایین رابطه همراه است.قبول راحتتر طلاق
به همان اندازه که نگرش منفی نسبت به ازدواج در بین افرادی که در خانوادهای با جو متشنج رشد کردهاند زیاد است، نگرش مثبت نسبت به طلاق بیشتر دیده میشود. در نتیجه این افراد با آغوش گشاده به استقبال طلاق میروند و یک تنه آمار طلاق را در جامعه افزایش میدهند.عدم مسئولیتپذیری
مسئولیتپذیر نبودن از مجردی زندگی کردن والدین در طی طلاق عاطفی آنها نشات میگیرد. در واقع این افراد در طول زندگی خود با پدر و مادر با وظایف زن و شوهری آشنا نشدهاند. بنابراین نمیتوانند انتظارات همسر خود را به عنوان شریک زندگی برآورده کنند.مشکل در ابراز عشق و زندگی زناشویی
این مورد از جمله تاثیراتی است که فرزندان از الگو قرار دادن پدر و مادر خود و رشد در یک زندگی نامتعارف دریافت میکنند. با گفتن تمام موارد بالا، باید بگوییم که این مشکلات چه در کودکی و چه در بزرگسالی با مشاوره کودک و نوجوان، مشاوره فردی و مشاوره قبل از ازدواج تا حد زیادی مرتفع میشوند.سخن نهایی
جالب است بدانید طلاق عاطفی در کل شامل پنج مرحله به شرح زیر است:- سرزنش همسر و سرخوردگی یکی از طرفین
- ابراز نارضایتی و سوگواری
- خشم و کینه
- مجرد بودن و تصمیم به طلاق
- شروعهای جدید و آرامش قبل از طوفان
- طلاق قانونی
یک پاسخ
سلام و احترام
خواهشمندم درباره مردهراسی یا آندروفوبی (به انگلیسی: Androphobia) مقاله بزارید
متشکرم