متاسفانه در جهانی زندگی میکنیم که در آن باورهای غلط و رایج جنسیتی زیادی وجود دارد. ما از ابتدای کودکی به فرزندان خود اینطور القا میکنیم که مردان آسیب ناپذیر و قدرتمند هستند و نباید گریه کنند. چنین پیشفرض ذهنی باعث شده است تا در بزرگسالی نیز این باورهای غلط با آنها رشد پیدا کنند. اما وجود این تفکرات اشتباه باعث شده است که بسیاری از مردان از نابرابریها و خشونتهایی که بر آنها وارد میشود، سخن نگویند. اما چیزی که باید بدانیم این است که خشونت فیزیکی علیه مردان در ازدواج وجود داشته و مانند خشونتی که برای زنان وجود دارد، باید به آن بپردازیم.
حتی اگر بخواهیم موضوع را بیشتر بسط دهیم، در بسیاری از آثار فرهنگی مانند سینما کمتر به سوء استفاده از مردان و مشکلات روحی که ممکن است برایشان رخ دهد، پرداختند.
ما در این مطلب سعی میکنیم تا با پرداختن به موضوع خشونت فیزیکی علیه مردان، نقشی تاثیرگذار برای مردان داشته باشیم تا بتوانند درباره مشکل خود با مشاوران صحبت کنند. به این ترتیب خواهند توانست چرخه خشونت را بهدرستی متوقف کنند. پس تا انتها همراه ما بمانید.
خشونت فیزیکی زنان علیه مردان در ازدواج
خشونت فیزیکی تنها نوع خشونتی نیست که ممکن است مردان در ازدواج خود با آن مواجه شوند. ما اشکال مختلفی از خشونت را داریم که نوع فیزیکی تنها یکی از آنها است.
این نوع از خشونت بازه گستردهای را از درگیریهای فیزیکی را در بر میگیرد. یک شخص ممکن است در طول ازدواج خود تنها با یک مورد یا بیشتر از آن تهدید شود. درگیری فیزیکی، کتک زدن، پرتاب اشیا، استفاده از اشیای تیز، تلاش برای خفه کردن و اقدامات مشابه، از رایجترین انواع آن هستند.
تلاش برای وادار کردن آنها به دخول نیز در دسته خشونت فیزیکی علیه مردان قرار میگیرد.
چرا مردان خشونتی را که دیده اند پنهان می کنند؟
مردان نیز مانند بسیاری از زنان ممکن است به سکوت درباره رفتارهای آزار دهنده همسرشان ادامه دهند. اما چرا آنها به پنهان کردن اتفاقی تمایل دارند که بهمعنای صدور اجازه برای ادامه خشونت است؟ چند مورد از دلایل آن را در زیر توضیح دادیم.
قبل از آن اگر در غرب تهران زندگی میکنید و چنین مشکلی را دارید، میتوانید برای مشاوره به خانه مهر در فلکه دوم صادقیه مراجعه کنید.
وابستگی مالی
در شرایط رکود اقتصادی زنان بسیاری وجود دارند که خرج زندگی را به دلیل بیکار بودن همسرشان، پرداخت میکنند. همسر آنها در صورت خشونت دیدن به علت وابستگی مالی که دارند سکوت میکنند.
وابستگی احساسی
پنهان نکردن خشونت در بسیاری از مواقع، به اتمام ازدواج منجر میشود. بنابراین بسیاری از مردان به خاطر وابستگی احساسی به همسر و فرزندانشان سکوت میکنند.
ترس از بین رفتن غرور
فرهنگ و آموزش نادرست از مهمترین عوامل بازدارنده مردان از سخن گفتن درباره خشونت علیه خود است. به دلیل باورهای ذهنی نادرستی که جامعه برای این افراد میسازد، آنها سخن گفتن را به معنای سرافکندگی خود میبینند.
به این ترتیب آنها به دلیل جلوگیری از بیآبرویی و ضعیف به نظر رسیدنشان، چیزی درباره خشونت فیزیکی علیه مردان گزارش نمیدهند.
خشونت علیه مردان چه پیامدهایی میتواند داشته باشد؟
مردان یکی از ارکانهای مهم تشکیلدهنده جامعه هستند. بروز خشونت علیه آنها علاوه بر تاثیر فردی برای خودشان، بر جامعه و نزدیکشانشان نیز تاثیر دارد. بنابراین میتوانید با شناخت پیامدهای این اتفاق، برای توقف چرخه ظلم، مردانی را که تحت خشونت هستند برای کمک به مرکز مشاوره خانه مهر در ستارخان معرفی کنید.
کاهش اعتماد به نفس
اولین اتفاقی که برای یک مرد تحت خشونت خانگی میافتد، از بین رفتن اعتماد بهنفس او در نتیجه تحقیرها و توهینهای فیزیکی و روانی است.
اعتیاد
افرادی به دلایل مختلفی به دام سیگار، الکل و مواد مخدر میافتند که یکی از آنها، پیدا کردن آرامش از دسترفته به دلیل بروز خشونت خانگی است.
افسردگی و اضطراب
جدیترین تاثیر خشونت بر افراد، روی روحیه آنها نمایان است. آنها تحت این خشونت بهتدریج افسرده و مضطرب خواهند شد.
ترک کار
همانطور که گفتیم خشونت فیزیکی علیه مردان میتواند آنها را دچار استرس و اضطراب کند که در نهایت منجر به منزوی شدن آنها، ترک کار و خانه نشینیشان خواهد شد.
بروز بیماری های جسمی
بسیاری از بیماریها، ریشه در وضعیت روانی افراد دارند. بنابراین خشونت فیزیکی میتواند مردان را دچار بیماریهای قلبی، گوارشی، فشار خون، دیابت و سرطان کند.
چرا زنان علیه مردان دست به خشونت فیزیکی می زنند؟
خشونت فیزیکی همانطور که از اسم آن مشخص است ریشه در خشم پنهانی دارد که در وجود افراد پنهان است.
دلایل متعددی برای بروز خشم زنان وجود دارد که میتواند به خشونت فیزیکی علیه مردان منجر شود. تغییرات هورمونی و اختلالات ناشی از آن، یکی از مواردی است که امکان دارد آنها را در دوران عادت ماهانهشان پرخاشگر کند.
علت دیگری که برای آن وجود دارد، ممکن است ریشه در کودکی آنها داشته باشد. زنانی که در خانوادههای مردسالار رشد میکنند، شاهد تبعیضها و ناکامیهای مختلفی هستند. بنابراین امکان دارد که آنها پس از ازدواج بخواهند تمام خشم پنهان در وجودشان را روی همسرشان پیاده کنند.
گاهی نیز رفتار و سبک زندگی مردان خارج از استاندارهای تعیین شده برای زندگی است. برای مثال مرد بیکار یا معتاد نمیتواند بهخوبی از عهده تامین نیازهای زندگی بربیاید. این موضوع فشارهای زیادی را روی زن وارد میکند که افزایش آنها، باعث خشونت فیزیکی علیه مردان خواهد شد.
سخن نهایی
خشونت بحثی نیست که بخواهیم با آن برخورد جنسیتی داشته باشیم. در جامعه و بهخصوص در یک زندگی زناشویی، افراد با یکدیگر برابر هستند. بنابراین هیچ دلیلی نمیتواند توجیهکننده بروز خشونت علیه شریک زندگیمان باشد.
ما باید یاد بگیریم که در مقابل خشونت علیه مردان و زنان به یک شکل مقاومت کنیم و اجازه ندهیم بر افراد ظلم وارد شود. اولین قدم برای این کار، اصلاح باورها و فرهنگهای غلطی است که شرایط را برای تربیت نادرست رقم میزنند.
ما وظیفه داریم به پسران خود در سنین پایین بیاموزیم که صحبت از خشونت فیزیکی علیه مردان، به غرور آنها آسیب نخواهد زد و باید از خودشان محافظت کنند. در قدم بعدی نیز در صورت بروز خشونت علیه آنها باید با کمک مشاورههای حرفهای، از آنها محافظت کنیم.