در همه جوامع انسانی در تاریخ ، خانواده به عنوان نخستین نهاد جامعه پذیری و کهن ترین هسته طبیعی تعریف شده است و انسان تا به امروز جایگزینی برای خانواده نتوانسته بیاید . همین مساله نشان دهنده حضور همیشگی این نهاد اجتماعی و ضرورت وجودی آن می باشد. ازدواج مبنای ایجاد خانواده است که مرکز مشاوره خانه مهر توجه زیادی بدان کرده و سعی داشته با ارایه مقالات و مشاوره های فردی (حتی ارایه موارد رایگان) پیش از ازدواج و سایر فعالیت های مرتبط در رستای آن عملکرد قابل قبولی از خود ارایه دهد. قطب مقابل ازدواج طلاق است که سبب اضمحلال خانواده میشود و این مساله نیز بسیار حائز اهمیت است و مرکز مشاوره خانه مهر با ارایه مشاوره قبل از طلاق سعی در ارایه مشاوره طلاق به صورت تخصصی در ایران را دارد.
همانطور که ذکر کردیم طلاق به عنوان یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی مطرح می شود که ما سعی در ارایه مطالب مرتبط در این حوزه را برای شما مخاطبان گرامی داریم. در این مقاله ما به طلاق عاطفی و دلایل طلاق عاطفی می پردازیم. طلاق عاطفی را اولین مرحله ی فرایند طلاق می دانند که در حقیقت بیانگر رابطه ی زناشویی رو به زوال زوجین می باشد؛ رابطه ای که در آن رابطه حس تلخ بیگانگی جایگزین صمیمت و یگانگی شده است. به بیان دیگر طلاق هم می تواند صورت آشکار و رسمی صورت گیرد که طی آن بنیاد خانواده فرو می پاشد و هم می تواند صورت پنهان به خود گیرد که در نتیجه آن، صرفا ساختار بیرونی خانواده حفظ می شود ولی در واقع بنیاد خانواده از درون تهی میباشد. در این نوع طلاق، زوجین بنا به ضرورت و جبر با همدیگر و عموما زیر یک سقف زندگی میکنند اما ارتباطات عاطفی سازنده و مناسبی باهم ندارند.
طلاق عاطفی با اینکه در هیچ کجا به ثبت نمیرسد، پدیده ای بسیار مهم است و ما در مرکز مشاوره پیش از طلاق خانه مهر واجب می دانیم در مورد این مساله به صورت تخصصی تری بحث کنیم. خوب باید بگوییم که این نوع طلاق بیشتر مربوط به خانواده هایی است که به دلایلی مانند سنتهای حاکم بر خانواده یا باورهای نادرست و نگرش های منفی جامعه به زنان مطلقه، ترس و نگرانی از تنهایی، از دست دادن فرزندان یا ناتوانی در تأمین نیازهای زندگی به اجبار با همسرشان زیر یک سقف زندگی می کنند.
پس زوجین در این پدیده به طور رسمی هنوز زن و شوهر هستند؛ اما از نظر عاطفی احساس انزوا می کنند زیرا تفاوت کمی بین زندگی با همسرشان و تنها زندگی کردن احساس می نمایند . به دلیل تناقضات موجود در گفته ها، اعمال و احساسات، طلاق عاطفی یکی از دردناك ترین شرایطی می باشد که انسانها می توانند در آن قرار بگیرند. ( مهمترین ویژگی در ازدواج که عشق و همراهی است، که در رابطه با طلاق عاطفی باید گفت که این مورد وجود ندارد) اشخاصی که به این نقطه میرسند لزوما از هم طلاق نمی گیرند، اما اگر به دنبال حل اختلاف و در بیشتر موارد کمک حرفهای که در مرکز مشاوره پیش از طلاق خانه مهر نیز ارایه می شود، نباشند، زندگی زناشویی آنها تمام شده تلقی میشود.
بررسی فقر عاطفی و ماحصل آن که طلاق عاطفی است به علت خویشـتن داری زنـان و مـردان جـزو اسرار مگو در جوامع انسانی به حساب می آید. مسلما میزان طلاق عاطفی از طلاق رسـمی بیشـتر است و برخی آمارها اشاره به این امر دارند که آمار طلاق های عاطفی چندین برابر آمار طلاق های رسمی می باشند. در مورد طلاق عاطفی به این نکته توجه کنید که داستان زندگی مشترک به پایان نرسیده و در بسیاري از مواقع طلاق عـاطفی با گذشـت زمان می تواند به آشتی عاطفی یا تجدید سرمایه عاطفی منجر گردد. مرکز مشاوره پیش از طلاق خانه مهر به این نکته بسیار تاکید دارد و به طلاق رسمی اهمیت بیشتري می دهد زیرا شاید در طلاق رسمی رابطه میان زوجین تمام شده اما در طلاق عاطفی زندگی با بیمهری از زوجین ادامه پیدا می کند. بنابرین باید براي ترمیم ایـن رابطـه چـاره ای پیدا کرد که در مرکز مشاوره پیش از طلاق خانه مهر مشاوران زبده ای در اینباره وجود دارند که می توانند به زوجین در این باره کمک کنند.
دلایل طلاق عاطفی می تواند موارد متعدد و گوناگونی باشد، بعضی از این دلایل طلاق عاطفی را می توان در خلال مصاحبه هاي به عمل آمده بررسی کرد. مهمترین دلیـل طلاق عاطفی در عموم مصاحبه ها خیانت عنوان شده است. در ضمن ازنظر افراد مورد مطالعه موارد زیر را می توان به عنوان دلایل طلاق عاطفی مشخص کرد:
خیانت به همسر
عـدم تفـاهم
بداخلاقی و بـی احترامـی
بـرآورده نشـدن انتظـارات
مشـکلات جنسـی و تـأثیرات فنـاوری
بی توجهی و مشکلات اقتصـادي
مهمترین عامل زمینه ساز برای ایجاد طلاق عاطفی از منظر بررسی زوجین موارد زیر ذکر شده است:
عدم همراهی در مشکلات زندگی
تأثیرات فنّاوری
فرصـت نداشـتن برای تعامل و گفتگو با هم
درگیری های شغلی
همچنین به نظر می رسد طلاق عاطفی مربـوط بـه ارتباطـات ضـعیف بـین زوجـین اسـت به طوريکه انتظاراتی که یکی از زوجین از روابط میان طرفین داشـته زیـر سـؤال مـی رود، گزینه های جایگزینی پدید می آید و زوجین براي پـر کـردن خلاءهـای عـاطفی بـه سـراغ گزینـه هـاي جایگزین می روند.
به دلیـل مشـکلات اقتصـادي ناشـی از افـزایش تـورم و اشـتغال بیش از حد زوجین، تعاملات و گفت و گوی بین زوجین در طول یک روز به کمتر از 17 دقیقه مـی رسـد. به دلیل نیازها و مشکلات اقتصادي موجود، خانواده های ایرانی با مصائب زیـادي مواجـه اند و براي گذران زندگی و تأمین نیازهای مالی خود عموما زن و مرد هر دو مجبورند کار کنند.
در این موارد به دلیل مباحث موجود و نداشتن مسکن و درآمد کافی، بنیاد مهم خانواده بعد از ازدواج تبدیل به خوابگاه می شود و زوجین یکدیگر را به جز مواردی که می خواهند در مورد مشکلات کاری و زندگی حرف بزنند نمی بینند و بدین ترتیب صحبت های عاطفی و مهرورزانه میان آنها کمتر رد و بدل می شود.
نتایج پژوهش های انجام شده نشان دهنده این امر است که خانواده ها به مدیریت و ترمیم روابطی کـه به نوعی به سردی می گرایند، ملزم هستند. زندگی در این جامعه فعلی نیازمند کسب مهارت های جدید برای زندگی کردن می باشد و این امر ضروری است. (مثلاً زوجین وقتی نحوه برخورد با مسائل گوناگون را نمی دانند به مشکلاتی بر می خورند که این مساله به دوری از هم منجر می شود). نشناختن ویژگی و مشخصه های همدیگر منجر به برداشت نادرسـت از رفتـار وگفتار یکدیگر می گردد و با به وجود آمدن اختلال در فهـم متقابـل زمینـه سـاز بروز مشـکل در رابطـه زوجین می گردد. همچنین عدم همراهی و همدلی مرد با زن، احسـاس تنهـایی در زن را بر می انگیزاند و این امر باعث افزایش فاصله میان زن و مرد می گردد.
در بررسی های مختلفی که در ایران انجام شده است نشان داده شده که نیمی از طلاقها در ایران ریشه در دلایـل جنسی و عاطفی دارند. احتمالا حتی می توان گفت دلیل بسیاري از جدایی ها و سـردي روابـط، بـا عـدم ارضاي نیازهاي جنسی ارتباط مستقیمی دارد. با توجه به اینکه در مقاله بررسی توصیفی علل طلاق عاطفی در بین زنان و مردان متأهل که در ایران انجام شده است، مخاطبین مرد در پاسخ به پرسش مهمترین نیاز زوجین، نیاز جنسی را به عنوان مهمترین نیاز بـین زوجـین مطرح کردند و در بین خانمها، هم مهترین نیاز زوجین، نیاز عاطفی و جنسی اشاره شده است می توان گفت ارضای نیاز جنسی مسلما به عنوان یکی از مهمترین نیازهای زوجین، نقش مهمی در طلاق عاطفی دارد. مـی تـوان گفـت دلیـل بسیاري از طلاقهاي بین زوجین عدم ارضاي نیاز جنسی توسط زوجین است. البته چون در فرهنگ ما پرداختن بـه نیاز جنسی عموما ممنوع بوده و تابو در نظر گرفته می شود و حتی در مقاله بررسی توصیفی علل طلاق عاطفی در بین زنان و مردان متأهل این تحقیق نیز پرسـش در مـورد جزئیات آن امکانپذیر نبود! (به گفته خود محققین در مقاله) این مساله در هر حال قطعی می باشد که اگر زوجین بتوانند ازنظـر جنسـی همـدیگر را اقنـاع نماینـد؛ بهطورقطع احساس محبت آنان نسبت به یکدیگر زیادتر خواهد شـد و در حالـت عکـس ایـن قضیه نیز می توان گفت اگر زوجین نیاز جنسی هم را اقناع نکنند همین مساله می تواند منشأ اختلافات آتی زوجین شود.
در ضمن باید گفت، تغییرات در زندگی امروزي نسبت به قبل بسیار مشهود تر می باشد و به دلیل رشد فناوري (مانند فضاهاي مجازي و پیام رسان) تغییر در نگرشها، ایده ها و افکار را داریم و این مقوله جدید نیز منجر به پیچیده تر شدن روابط و بروز نیازهـا و رفتارهاي جدید در میان انسانها شده است. همچنین باید گفت که فرصت نداشتن براي گفتگـو و تعامـل با یکدیگر و درگیري هاي شغلی نیز مانع ایجاد بستر مناسب در روابط صمیمی بین زوجین است و تاثیر منفی بر روی این قضیه می گذارد. عشق و توجه جایگاه مهمتري نسبت به سایر مؤلفه ها براي زنان دارد. مردان عموما وظیفه خودرا فقط تأمین هزینه خانواده می دانند و همین امر منجر به تعارض و موفق نبودن رابطه همسري می گردد. امروز دیگر مثل گذشته نیست و توقعات افراد افزایش قابل توجهی نسبت به قبل داشته است و مشکلات اقتصادي وقتی طرفین از هم توقع زیاد داشته باشند و همدیگر را درک نکنند، نمود پیدا می نماید.
در نهایت نیز زمانی که زوجین به دلیل باورهاي فرهنگی یا فشار خانواده یا حفظ آنچه خـود آن را آبـرو می نامند مجبورند کانون خـانواده و فرزندانشـان را از آسیب ها حفظ کنند و طلاق قانونی صورت نگیرد درنتیجه به جاي حل کردن مشـکل، از طریـق ارتبـاط نداشـتن و نادیـده گـرفتن یکدیگر به حفظ کانون خانواده خود می پردازند.
در ادامه به بیان دلایل طلاق عاطفی از منظر زوجین می پردازیم:
دلایل طلاق عاطفی از منظر زوجین :
دلایل طلاق عاطفی از منظر زوجین | خیانت زوجین:
ازجمله عواملی که زوجین در بررسی های مربوط به علل طلاق عاطفی، در مصاحبه هاي خود مطرح کرده اند، خیانت یکـی از همسران به هم دیگر است که این مساله به طرق مختلفی در ایجاد طلاق عاطفی مؤثر می باشد. نتیجه این امر، زمینه ساز فاصله میان زوجین است.
در زیر نظر دو مورد از زوجین را در رابطه با دلایل طلاق عاطفی از منظر زوجین بر گرفته از یک مقاله علمی ثبت شده ارایه می دهیم:
دلایل طلاق عاطفی از منظر زوجین | عدم تفاهم زوجین:
از دیگر دلایل طلاق عاطفی و عواملی که منجر به سردي روابط زناشویی یا طلاق عاطفی در بین زوجین می گردد، عدم وجود تفاهم میان زوجین است که نتیجه آن به مشاجره و تـنش میـان زوجـین و کـاهش روابط زناشویی یا طلاق عاطفی ختم می گردد.
دلایل طلاق عاطفی از منظر زوجین | بداخلاقی و بی احترامی:
از عوامل موثر دیگری که توسط مصاحبه شوندگان برای دلایل طلاق عاطفی دریافت شد، بداخلاقی و بی احترامی زوجین به یکدیگر است. در دین اسـلام نیز زوجـین شدیدا از این عمل نهی شده اند. در این رابطه برخی از مصاحبه شوندگان به بیان نظراتی پرداخته اند که عینا آنها را ارایه می دهیم:
دلایل طلاق عاطفی از منظر زوجین | برآورده نشدن انتظارات:
یکی از ملاک های زوجین پیش از ازدواج، برآورده شدن انتظاراتی که داشته اند در بعد از ازدواج می باشـد. حال در صورتی که این انتظارات برطرف نگردد ممکن است راه را براي بروز مناقشات زندگی زناشویی همـوار کند. به طوريکه اگر انتظاري کـه یکـی از زوجـین از روابـط طـرفین داشـته، بر طرف نشود و زیـر سـؤال رود، برای پر کردن خلأهای عاطفی به سراغ گزینه های جایگزین می روند.
در این زمینه می توان گفت اگر افراد از حقوق و وظایف نقش های خود ادراک کاملی نداشته باشند یا براي انجام این حقوق و وظایف آمادگی لازم را پیدا نکرده باشند با مشکلاتی در برآوردن انتظارات همدیگر مواجه می شوند و به این ترتیب است که ناسازگاري بین زوجین پیش خواهد آمد.
در یک رابطه دوطرفه، توجه نکردن به اصول مورد توافق زوجین و یا توجه نکردن به خواسته های برحق زوجین منجر به اضمحلال یک زندگی سالم می شـود. اگـر زوجـین در زنـدگی مشترکشان انتظارات متفاوتی از همدیگر داشته باشند این تفاوت در انتظاراتی که از هم دارند، موجب اخـتلاف در میان آن هـا خواهـد شد.
دلایل طلاق عاطفی از منظر زوجین | مشکلات جنسی و تأثیرات فناوری:
مشکلات جنسی نیز مانند مباحث مطرح شده قبلی ازجمله علل مؤثر مهم درافزایش فاصله در بین زوجین می باشد. سرچشمه ایـن مشکلات دلایل مختلفی دارد که ازجمله آنها می توان به مواردی از قبیل ورود فناوري های جدید و اضافه شدن آن به سبک زنـدگی و کالاي مورداستفاده خانواده اشاره کرده که منجر به اختلالاتی در روابط زوجین مـی گردد. مثال هایی نظیر موارد زیر را می توان برای این مورد زد : عـدم اهمیـت و توجه زوجین به رابطه کلامی، سرگرم شدن در فضاهای مجازی که باعث سردی یکـی از زوجـین در رابطه میان زوجین می شود.
دلایل طلاق عاطفی از منظر زوجین | بی توجهی زوجین در حل مشکلات زندگی
عدم مشارکت و همدلی زوجـین در موقعیـت هـاي دشـوار مثـل مواجهـه بـا مشکلات و ناراحتی هاي زندگی ازجمله عواملی بوده است که در بلندمدت منجر بـه افـزایش فاصـله میـان زوجین می شود. اگرچه در این مورد بیشتر مخاطبان مطالعه انجام شده در مقاله سعی داشتند تا ابراز کنند که مشکل آنان حاد نبوده و آن گونه ارتباط بـین زن و شـوهر را عـادي مـی دانسـتند و در ایـن زمینه صراحت نظر نداشتند ولی با توجه به صحبتهاي ارایه شده توسط مخاطبین می شد به رابطه سرد میان زوجین پی برد. برای مثاله ابراز می کردند که در زمان تنهایی یا بحث وجدل هاي معمـولی ، سردی رابطه این مدلی را تجربه کرده اند.
همراهی نکردن و یا همان همدلی نکردن زوجین (خصوصا مرد با زن) در موقعیت هاي دشوار مثل مواجهه با مشکلات و نـاراحتی ها نیز ازجمله عوامل مهمی بوده است که با عدم دریافت حمایت از سوي همسـر در موقعیـت هـاي مورد انتظار که منجر به ایجاد حس تنهایی در زن می شود، موجب افزایش فاصـله بین زوجین می شود.
دلایل طلاق عاطفی از منظر زوجین | کم حرفی و عدم معاشرت
ازجمله موارد دیگری که منجر به سردی روابط میان زوجین می گردد کاهش معاشـرت زن و مرد باهم می باشد.
کم حرف بودن زن و مرد و تخصیص ندادن وقـت بـراي گفتگـو در میانشان منجر به افت صـمیمیت میان زوجین می شود و فاصله بین زوجین نیز بدین واسطه زیاد می شود. همچنـین؛ نگذاشتن زمان بـراي گفتگـو و تعامـل بـا همدیگر و درگیري هاي شغلی نیز بر روابط میان زن و شوهر تاثیر منفی می گذارد.
هر یک از محرک های طلاق عاطفی نیز می توانند به یکی از علل طلاق عاطفی تبدیل شوند. البته موارد مهمتر قبلا ذکر شد ولی توجه به محرک های طلاق عاطفی اند نیز مقوله مهمی می باشد.
عوامل موثر بر طلاق عاطفی |
ضعف در مهارت حل مسئله |
ضعف در مهارت ارتباط مؤثر |
ضعف در مهارت تصمیمگیري |
ضعف در مهارت خودکنترلی |
ضعف در مهارت همدلی، همگامی و همفکري |
ضعف در دانش و نگرش جنسی و باورهاي ارتباطی |
کمبود سواد عاطفی |
درونگرایی |
نداشتن توافق و سازگاري |
عدم گشودگی در استفاده از تجربیات و خلاقیت در حل مشکلات |
روانرنجورخویی |
نداشتن وظیفه شناسی |
بیمسئولیتی |
خشونت |
مشکلات ارتباطی |
عادتوارۀ فرهنگی متفاوت |
کوشش براي حقوق مساوی |
سوءاستفادۀ فیزیکی |
خیانت و روابط خارج از ازدواج |
حس خودکارآمدی |
الگوهاي برگرفته از خاستگاه خانوادگی |
پایبندينداشتن به سنت ها و ارزشها در زوجین |
ضعف در دینداري زوجین |
فقدان سلامت جسمی و روانی زوجین |
تزلزل در ساختار قدرت خانواده |
عدم کفویت و همسانهمسری |
ضعف وضعیت اجتماعی-اقتصادي خانوادههای زوجین |
فرسودگی شغلی به واسطه مسئولیت زندگی |
سبک زندگی تظاهری، مدرن و سنتی |
اعتیاد به فن اوريهاي نوبن ارتباطی (اینترنت، ماهواره، گوشی همراه و شبکههای اجتماعی مجازی) |
تعداد فرزند |
اعتماد اجتماعی (شخصی، تعمیمیافته، نهادي) |
مشارکت اجتماعی (رسمی، غیررسمی) |
پایبندي به هنجار اجتماعی (تعهد، ارتباط دوجانبه و اخلاق (صداقت)) |
همهگیری طلاق |
تفاوت عقاید |
برآورده نشدن انتظارات |
نداشتن رضایت جنسی و عاطفی |
نداشتن تجربه زندگی مشترک |
شرایط خانوادگی و دخالت اطرافیان |
موقعیت اقتصادی فرد |
نوع و وضعیت اشتغال – درآمد |
مدتزمان ازدواج |
سن زوجین موقع ازدواج |
فاصله سنی زوجین و مرزهاي بین دو نسل |
قومیت و تحصیلات |
پرورش در خانوادۀ آشفته |
بیماري هاي مزمن زناشویی |
نداشتن جذابیت جسمی |
زندگی با خانوادۀ همسر |
اختلاف فرهنگی |
مصرف مواد مخدر |