اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD)، نوعی وضعیت سلامت روانی بوده که با افراط در کمالگرایی، نظم و تمیزی همراه است و یکی از شایعترین اختلالات شخصیتی بهشمار میآید. این اختلال میتواند بر تمام جنبههای زندگی فرد از جمله شغل، روابط و سلامت روان او تاثیرگذار باشد. زندگی با این اختلال روحی چالشهای بسیار زیادی را برای خود فرد و دوستان و عزیزان او به همراه دارد. OCPD اغلب مانعی برای داشتن روابط مسالمتآمیز تلقی میشود اما چنین رابطهای علاوه بر جنبههای منفی، جنبههای مثبت نیز دارد. در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا بیشتر به مزایا و معایب زندگی و رابطه با افرادی که وسواس فکری یا OCPD دارند، بپردازیم. همچنین نکاتی را در ارتباط با این اختلال ارائه دهیم.

اختلال شخصيت ocpd چیست؟
اختلال شخصیت وسواسی فکری و جبری یک وضعیت روانی فراگیر و پایدار است که در آن فرد به کمالگرایی، نظم و کنترل تمایل شدیدی نشان میدهد. بههمین علت فرد شاید وقتی نوبت به برنامهریزی و قوانین برسد، سختگیر و لجباز شود. این افراد همچنین در جزئیات غرق میشوند و هدف اصلی پروژههای خود را فراموش میکنند. چنین تمایلهایی زمانی بدتر خواهند شد که تحت فشار بیشتری قرار بگیرند و مضطربتر شوند. همه مبتلایان به OCPD یکسان نیستند. شدت این صفات میتواند بسیار متفاوت باشد. برخی از افراد دارای این اختلال، سلطهجوتر هستند و عدهای دیگر معتاد به کار. تعدادی از این افراد بیش از حد برای جلب رضایت سایرین اشتیاق نشان میدهند و برخی دیگر هم اهمالکار هستند.
چالشهای رابطه با افراد دارای اختلال شخصیت وسواسی جبری
موارد زیر همگی چالشهایی هستند که شاید در ازدواج با اشخاص وسواسی جبری یا رابطه با آنها، پیش آید:مشکل در نشاندادن همدلی
همدلی از اصلیترین اجزای ارتباط با دیگران است. اگر در یک رابطه، از سمت یک طرف یا هر دو شخص همدلی وجود نداشته باشد، مشکلاتی بهوجود خواهد آمد. به گفته متخصصان: «افراد مبتلا به اختلال شخصيت ocpd معمولا انتقادی هستند و شاید در نشان دادن همدلی یا داشتن دیدگاهی منعطف، مشکل داشته باشند. این امر میتواند منجر به درگیری در روابط شود و همچنین شکلگیری احساس شنیده نشدن و درک نشدن در شریک احساسی این افراد، شرایط را سخت کند.»انعطاف نداشتن و سختگیری بیش از حد
افراد مبتلا به OCPD ممکن است الگوهای رفتاری سفت و سختی برای خود داشته باشند؛ مانند تفکر صفر تا صدی. به گفته روانشناسان: «این نوع تفکر سازش در رابطه را دشوار میکند. در یک مشاجره ممکن است احساس ناامیدی کنید. از طرفی با وجود تلاشهایتان، تنها راه برای پایان دادن به بحث این است که تسلیم خواستههای طرف مقابل شوید یا کنارهگیری کنید.» همچنین بخوانید: شناخت همسر قبل از ازدواج: این 15 سوال را از او بپرسیدتمرکز بیش از حد روی کار
وظیفهشناسی یا تمرکز بیش از حد روی کار میتواند منجر به نادیده گرفتن روابط بین فردی شود. بنابراین این جنبه مشترک افراد با اختلال شخصیت وسواسی جبری شاید منجر به احساس نادیده گرفته شدن در شریک زندگی شود. تمرکز زیاد روی کار بدین معنا است که فرد زمان کمتری را برای اوقات فراغت و سایر فعالیتهای ضروری برای رابطه، صرف میکند. بههمین علت ترجیح میدهد شریک احساسی خود را به نفع تعهد کاریاش کنار بگذارد.توجه بیش از حد به سازماندهی، فهرستها و برنامهریزیها
نظم بهطور کلی یک ویژگی خوب است که به ما در رسیدن به اهدافمان و ایجاد تغییرات مهم کمک میکند. اما باید بگوییم نظم بیش از حد میتواند خود انگیختگی را که عنصری اساسی در روابط عاشقانه است، از بین ببرد.